پس از آنکه حضرت آدم و حوا ـ علیهما
السلام ـ از جوار پروردگار به عالم خاک هبوط کردند، یزدان مهربان دریچهی ذکر خویش
را به روی آدم و حوا گشود و مرکبی فراهم کرد تا آنان این فاصله را با مراتب و
منازلش از مبدأ طبیعت تا مقصد قرب الهی بپیمایند. خداوند همان گونه که پیامبر خود
را به معراج قربش برد و حقایق ملک و ملکوت را به او شناساند، حضرت آدم ـ علیه
السّلام ـ و همهی فرزندان او را که دور افتادگان از عالم قدساند به واسطهی نماز
به محضر انس خویش بار داد. امام ـ رحمه الله علیه ـ در این باره میفرمایند: نماز،
مرکب سلوک و براق سیر الی الله است.
و نیز میفرمایند: براق سیر و رفرف عروج اهل معرفت، نماز است.
حضرت امام ـ رحمه الله علیه ـ در تعبیری براق (اسبی است
که پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ را به معراج رساند) و رفرف را دربارهی نماز
بسیار به کار بردهاند. نکتهی مهم آن است که قدرت و توان این مرکب و میزان
بهرهمندی از آن، به ظرفیت و توان معنوی سالک و راکب آن بستگی دارد. حضرت امام ـ
رحمه الله علیه ـ در ادامه میفرمایند: و هر کسی از اهل سیر و سلوک الی الله را
نمازی مختصّ به خود او و حظ و نصیبی است از آن، حسب مقام خود ...
هنگامی که دریافتیم نماز «نسخهی جامعهی» الهی برای
انسان است، جایگاه نماز در بین عبادتهای دیگر آشکار میشود. آیات و اخبار،
مشهورترین مرتبه نماز را «عمودیت» آن برمیشمارند. حدیث امام علی ـ علیه السّلام ـ
در ابتدای مقاله، گویای این مرتبه و لوازم ویژه است. امام خمینی ـ رحمه الله علیه
ـ
با اشاره به این نکته میفرمایند: ... نماز که در بین عبادات و مناسک الهیه، سمت
جامعیت و عمودیت دارد ...
یا این که:
و در جمع عبادات، خصوصاً نماز که سمت
جامعیت دارد و منزلهی آن در عبادات، منزله ی انسان کامل است و منزلهی اسم اعظم،
بلکه خود اسم اعظم است ...
راز این جامعیت همان است که در حدیث پیامبر ـ صلّی الله
علیه و آله ـ بیان شده است: «لانَّ الصلاه تسبیحٌ و تهلیلٌ و تحمیدٌ و تکبیرٌ و
تمجیدٌ و تقدیسٌ و قولٌ و دعوه» زیرا نماز هم تسبیح است و هم تهلیل و هم ستایش و هم
تکبیر
و هم تقدیس و هم گفتار است و هم خواستن.
یکی دیگر از تعابیر امام ـ رحمه الله
علیه ـ دربارهی نماز «معجون الهی» و «حبل متین» است. ایشان میفرمایند: اگر
روزگار
به عارفی ربانی مهلت دهد، میتواند تمام منازل سائرین و معارج عارفین را از
منزلگاه
یقظه تا اقصای منزل توحید از این معجون الهی و حبل متین بین خلق و خالق خارج کند.
حقیقت و واقعیت نماز از دیدگاه امام خمینی ـ رحمه الله علیه :
مطلب اساسی در شناخت هر پدیدهای،
شناخت حقیقت آن است.
دربارهی نماز نیز شناخت حقیقت آن از اساسیترین اموری است که هر مسلمان باید بدان
آگاه باشد. امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ حقیقت نماز را «سفر»ی میداند که مبدأ
آن
بیت نفس و الی الله و فی الله و من الله است: از آن چه مذکور شد از سرّ صلوه که
حقیقت آن عبارت است از سفر الی الله و فی الله و من الله است...
همچنین ایشان در این باره میفرمایند: ... و آن عبارت
است از حصول معراج حقیقی و قرب معنوی و وصول به مقام فنای ذاتی که در اوضاع به
سجدهی ثانیه که فنای از فنا است و در اذکار به «ایاک نعبد» که مخاطبهی حضوری
است،
حاصل میشود.
نکتهی دیگر دربارهی حقیقت نماز، این است که نماز را
غیر از این ظاهر «باطنی» است؛ یعنی حقیقت نماز، همان باطن آن است: نماز بلکه جمیع
عبادات را غیر از این صورت و قشر و مجاز، باطن و لُب و حقیقتی است و این از طریق
عقل معلوم است و از طریق نقل، شواهد کثیره دارد.
در حدیثی آمده است که فردی شقی به نام «رزام مولی خالد
بن عبدالله» دربارهی حدود نماز از امام صادق ـ علیه السّلام ـ پرسش میکند. ایشان
در پاسخ میفرمایند: «نماز چهار هزار حدّ دارد که تو نمیتوانی یکی از آنها را ادا
کنی». حضرت امام ـ رحمه الله علیه ـ با بیان این حدیث، آن را دلیلی بر وجود باطن و
حدود باطنی نماز میداند. و استنباط میکند که: اگر این چهار هزار حدّ که جناب
صادق
ـ علیه السّلام ـ فرمودند از حدود ظاهر و آداب صوریه بود، نمیفرمودند: تو یکی از
آنها را (هم) ادا نمیکنی و وفا نمینمایی؛ زیرا که معلوم است که همه کس میتواند
به آداب صوریه نماز قیام کند.
ایشان، تغییر حالت ائمه ـ علیهم السّلام ـ در نماز بر
اثر خوف و خشیت خداوندی، دلیلی بر اثبات بعد باطنی نماز میدانند. باطن نماز نیز
همانند ظاهر آن، آداب و شرایطی دارد که اقامهی آنها حقیقت نماز را محقّق میکند.
حضرت امام ـ رحمه الله علیه ـ میفرمایند: از برای نماز غیر این صورت، حقیقتی است
و
غیر از این ظاهر، باطنی است و همان طور که صورت آن را آداب و شرایط صوریهای است،
باطن آن را نیز آداب و شرایطی است که شخص سالک باید آنها را مراعات کند.
مسألهی دیگر دربارهی حقیقت نماز این است که «اصل
نماز، یک رکعت است» و این سفر معنوی در طی این رکعت محقّق میگردد. امام ـ رحمه
الله علیه ـ میفرمایند: باید دانست که اصل صلاه، یک رکعت و بقیهی رکعات آن از
فرایض و نوافل برای اتمام همان یک رکعت است. سپس به بیان حدیثی از امام رضا ـ علیه
السّلام ـ در این
باره میپردازند.
واپسین نکته دربارهی حقیقت نماز این است که بر اساس نظر امام
ـ رحمه الله علیه ـ نماز اقامهی توحیدهای سهگانه (توحید ذات، افعال و صفات)
است.
ایشان میفرمایند: بدان که اهل معرفت، قیام را اشاره به توحید افعال دانند، چنان
چه
رکوع را به توحید صفات و سجود را به توحید ذات اشاره دانند. از این بیان میتوان
نتیجه گرفت که اقامهی نماز واقعی،
اقامهی توحید واقعی است و اقامهی توحید مستلزم نفی هر چه غیر اوست، حتّی
خواستههای نفسانی.
از این رو، حضرت امام ـ رحمه الله علیه ـ پس از این که
مهمترین احوال نماز را در قیام و رکوع و سجود میبینند و آن ها را مقوّم اقامهی
توحید میشمارند، در ادامه میفرمایند: پس گوییم که چون صلاه معراج کمال مؤمن و
مقرّب اهل تقوی است. متقوّم به دو امر است که یکی، مقدمهی دیگری است. اول، ترکیب
خودبینی و خودخواهی که آن حقیقت و باطن تقوی است.